***نــوگـل زندگــی بـابـا و مـامـان***

عیدی 95

دل به دریا زدم و روز شنبه  15 فروردین به همراه مامان بزرگ ، سارینا کوچولو رو به بیمارستان بقیه الله بردیم که گوشش رو سوراخ کنیم. دیگه بقیش رو میدونید. گوشواره نومبارک. خوش به حالت سارینا گلی.مامان بزرگ بهمراه عمه فرشته هرکدومشون یک جفت گوشواره عیدی برات خریدند.   ...
15 فروردين 1395

سیزده به در

سیزده روز به چشم برهم زدنی گذشت.وقت سیزده به در کردن ، سبزه گره زدن و پرتاب سنگ رسید. طبق رسوم ، سبزه نوروز رو باخودمون به دل طبیعت بردیم و بعد صرف نهار سبزه گره زدیم. بعد گره زدن سبزه ها ، چهارده تا سنگ برداشتیم.هفت تا از سنگها رو به پشت سرانداختیم به نیت چیزهای بد مثل : نحسی،بی پولی،مریضی و... و هفت تاسنگ به جلوانداختیم به نیت چیزهای خوب مثل : سلامتی ، عاقبت بخیری ، ثروت و ... هوا خیلی سرد بود و باران هم گاه تند و گاه آروم میبارید و گاه بند میومد. موقع بند اومدن بارون ازفرصت استفاده کردیم و آتشی روشن کردیم و کبابی به سیخ کشیدیم. بعد صرف چایی به علت بارش شدید باران به خانه برگشتیم و میوه رو خونه خوردیم. از لحظه ای که از...
13 فروردين 1395

روز مادر

تقدیــم به همــه مــادرهــای عــزیــــــز   مامان کبری، همانگونه که گویند بهشت زیر پای مادران است.ان شا اله بهشت برین جایگاه ابدی شما باشد. ...
11 فروردين 1395

سال میمون

کوچولوی مامانی،سارینا جونم اولین نوروز برشما مبارک. امسال به احترام مادرشوهرم سفره هفت سین پهن نکردم. مــادر جــون،روحت شاد و یادت گرامــی. ان شااله امسال برای همه مبارک و میمون باشد.   ...
1 فروردين 1395
1